آخرین مطالب
امکانات وب
چشم هایش را باز کرد.نگاهی به آسمان و جهان اطرافش انداخت.همه جا یکدست بود و سفید.این چه حسی بود؟یک جور احساس غریب اما خوشایند از پا گذاشتن به دنیا.دختر را دید.دختری که با پدرش از او دور میشد و به خانه برمی گشت.هنوز در آغاز آشنایی با دنیای جدیدش بود که کسی گفت: سلام.نگاهی به چپ کرد.کسی را ندید.سپس به راست.با یک حجم گِردِ برفی مواجه شد و از او پرسید: تو کی هستی؟حجمِ گِرد برفی جواب داد: یکی شبیه خودت. جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
از چند وقت پیش،چشمم را گرفته بود.دوستش داشتم.این شد که روی یکی از آن برگه های مستطیلیِ کوچک،نوشتمش و بعد انداختمش داخل قوطی آرزوها.
چند روزی میشد که ذهنم درگیر بود.درگیر مباحثی مثل حقوق حیوانات و محیط زیست و ... .
بالاخره امروز سراغ دو ویدئوی تولید چرم طبیعی و خز رفتم.ویدئوها را که دیدم،سراغ قوطی آرزوهایم رفتم و تمام برگه ها را ریختم بیرون.
یکی یکی گشتم تا ببینم،روی کدام یک از آن ها،آن آرزو را نوش جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
سه چهار سال پیش کتاب ملت عشق را خریدم.اسفندماه بود.دو ماه بعدش کنکور داشتم.
حجم ملت عشق کم نبود و کنکور برایم واجب تر بود.هنوز چیز زیادی از آن کتاب پرطرفدار نخوانده بودم که همان طور نصفه نیمه و ناتمام، رهایش کردم تا به درس و کنکورم برسم.
***
اسفندِ دو سال پیش بود.در یک دورهمی بودم.یک نفر آمده بود برای اجرای استندآپ کمدی.وسط اجرایش از سر مزاح به چهره ی آدم ها نگاه می کرد و می گفت:به شما می خورد فل جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
از تو پرسیدم:جایی که می روی اسمش چیست؟گفتی:ایالت کوئینزلند،بریزبین.توی دلم گفتم:کوئینزلند،سرزمین ملکه.از اسمش خوشم آمد.همانطور که پیش تر از اسم جزیره ی پرنس ادوارد خوشم آمده بود.البته جزیره ی پرنس ادوارد به من و آدم های زندگی ام هیچ ربطی نداشت،فقط یک اسم بود.ولی کوئینزلند برایم یک معنی داشت و آن معنی تو بودی.نه فقط کوئینزلند و بریزبین بلکه حالا کل استرالیا برایم مساوی با توست.درست است که ما مالک ه جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
یک نفر در خواب،هنگام ثبت نام از ما،برای هر کداممان،اسمِ رمزی می گذاشت.
به نفری که قبل از من ایستاده بود گفت:اسم رمزت اژدهاست.
و نوبت به من رسید و گفت:اسم رمز تو،خورشید است.
خورشید!
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُچون به چیزى اراده فرماید کارش این بس که مىگوید باش پس [بىدرنگ] موجود مى‌شودآیه‌ی 82، سوره‌ی یسترجمه‌ی محمدمهدی فولادوند
در جغرافیای من، جمعیت بسیاری ساکنند. این‌جا هرگز خالی از آدم نبوده و نیست. هرچند قدم که برمی‌دارم به انسان جدیدی برمی‌خورم و فرصت‌های بسیاری برای آشنایی‌ها و دوستی‌های تازه می‌یابم. البته این چندان باعث خ جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
آن روزها مثل حالا نبود که تا از هنر کسی خوشمان آمد،سریع بگردیم و صفحه اش را در فضای مجازی پیدا کنیم.باید روزها منتظر می ماندیم و از رو به روی دکه های روزنامه فروشی رد می شدیم تا بلکه مصاحبه ی جدید و تازه به چاپ رسیده ای از او می خواندیم.
دیگر اگر خیلی خوش شانس می بودیم،طرف یک وبلاگی وب سایتی چیزی داشت تا لااقل نوشته هایش را بخوانیم و دلمان خوش باشد که او هم نظرات ما را می خواند.
هجده-نوزده ساله بو جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
همه ی ما بادبادکیم.بادبادک های به پرواز درآمده در آسمان زندگی.
هرسال که به سن شناسنامه ای مان رقمی اضافه می شود و بزرگ تر می شویم،قرقره ی نخ نیز در دست های هدایتگرِ پدر و مادرمان بازتر می شود.بالاتر می رویم.رفته رفته،در مسیر باد،یاد می گیریم چطور با تکیه بر بال ها و حلقه های تو در توی بادبادکی مان،قسمتی از پرواز را کنترل کنیم.البته از سویی دیگر دلمان گرم است به این که آن سوی نخ هنوز،آن پایین،به دس جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
«می زند تند به تند،
قدم این ثانیه با ضربِ بدآهنگِ هراس آور خود.
می گریزد از من،
خواب و آسایش و آرام و قرار.
جزرى از پشتِ مَد امشب،
می زند دَم به دَم این سان،
خونِ جارى،به رگانم سرسخت»
بندی است از یکی از اشعار دوران دانشجویی ام.شاید بهترین بند آن شعر.
اسم شعر را گذاشته بودم : شب بدر
بشنوید : بانوی خیال مازیار فلاحی متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
دو هفته ی تمام،باید در اتاقش می ماند!بی آنکه پنجره را باز کند یا در راهروهای هتل قدم بزند.هرچند روز یک بار باید تست کووید 19 می داد تا مطمئن شوند سالم است و ناقل نیست.روزهای سختی را پشت سر گذاشت اما بالاخره در ساعت یک بامداد امروز(به وقت آنجا)،قرنطینه اش در هتل به پایان رسید و آزاد شد.
به او گفتم:وقتی با چمدان های در دستت داری از آنجا خارج می شوی و برای اولین بار به روی خیابان های بریزبین لبخند می جودی آبوت درون من-1...
ما را در سایت جودی آبوت درون من-1 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5ysmnmajidid بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 2 فروردين 1400 ساعت: 17:55
آرشیو مطالب
- بهمن 1396
- ارديبهشت 1396
- خرداد 1396
- تير 1396
- مرداد 1396
- شهريور 1396
- مهر 1396
- آبان 1396
- دی 1397
- بهمن 1397
- خرداد 1397
- بهمن 1398
- فروردين 1398
- آذر 1398
- فروردين 1399
- فروردين 1400
- خرداد 1400
- بهمن 1401
- اسفند 1401
- خرداد 1401
- دی 1402
- بهمن 1402
- فروردين 1402
- ارديبهشت 1402
- خرداد 1402
- تير 1402
- مرداد 1402
- شهريور 1402
- مهر 1402
- آبان 1402
- آذر 1402
- فروردين 1403
- ارديبهشت 1403
- خرداد 1403
- تير 1403